در اعلاميه رفع خشونت عليه زنان كه در تاريخ23 فوريه 1994 توسط سازمان حقوق بشر تصويب شده است خشونت را بر اساس جغرافيايي كه در آن اعمال ميشود به سه دسته تقسيم ميكنند:
الف- خشونت جسمي، جنسي و رواني که در خانواده اتفاق مي افتد، از جمله کتک زدن، آزار جنسي دختربچه ها در خانه، خشونت مربوط به جهيزيه، تجاوز توسط شوهر، ختنه زنان و ديگر رسوم عملي که به زنان آسيب مي رساند، خشونت در رابطه بدون ازدواج و خشونت مربوط به استثمار زنان. ب- خشونت جسمي، جنسي و رواني که در جامعه عمومي اتفاق مي افتد، از جمله تجاوز، سوء استفاده جنسي، آزار جنسي و ارعاب در محيط کار، در مراکز آموزشي و جاهاي ديگر، قاچاق زنان و تن فروشي اجباري، پ- خشونت جسمي، جنسي و رواني، در هر جايي، که توسط دولت انجام شود يا ناديده گرفته شود.
در تعاريفي كه از طرف كارشناسان در رابطه با خشونت ارائه ميشود خشونت را به 8 نوع تقسيم بندي ميكنند كه اين خود باعث گستردگي مجموعه رفتارهايي مي شود كه خشونت آميز تلقي ميشوند و عمق فاجعه را در رابطه با مسائلي كه زنان با آن مواجه هستند نشان ميدهد، اين 8 نوع عبارتند از:زباني- رواني- فيزيكي – حقوقي – جنسي – اقتصادي – فكر – آموزش و مخاطرات.
در دو مصاحبه اي كه ارائه می شود تقريبا مي توان شاهد انواع خشونت كه بر زنان اعمال ميشود باشيم. ما در اين مصاحبه ها به سراغ زنان خانه دار و خشونت خانگي كه زنان در منزل با آن مواجه هستند نرفتيم به دليل اينكه اين نوع خشونت براي اكثر خوانندگان اين مقاله كاملا قابل درك و روشن است از آن جهت كه اکثر خوانندگان اين مقاله فارغ از جنسيتشان در مقاطعي از زندگي خود اين نوع خشونت را تجربه كرده و يا از نزديك شاهد آن بوده اند. در واقع خشونت خانگي مساله اي كاملا عجین شده با زندگي خانواده هاي ايراني است. عمق اين فاجعه گاهي در اين سطح است كه بسياري از زنان خود را مستحق چنين خشونت و برخوردي از طرف همسر و يا والدين خود مي دانند و اين نوع زندگي را شكل طبيعي و عادی زندگي مي دانند.
در ابتدا لازم است به علل وجود چنين خشونتي در محيط كار و جامعه و خانواده به ویژه در ایران بپردازیم. متخصصين علوم اجتماعي و روانشناسان علت هاي گوناگوني را براي اين پديده بيان كرده اند كه به اختصار به آنها ميپردازم:
- خشونت در ايران بيشتر ناشي از باورهاي مرد سالار است: اين حكم تا حدودي درست و مستدل بيان شده است. بله درجامعه ايران سالهاست كه باورها و فرهنگ مردسالار ريشه دارد و در تمام ابعاد زندگي افراد آن رسوخ كرده است ولي مگر نه اينكه در كشورهاي اروپايي و آمريكايي نيز چنين باورهايي وجود دارد و به نوعي حتي بازتوليد هم ميشوند ولي با مطالعه آمار و تحقيقات ارائه شده از آنها در مي يابيم كه ميزان خشونت در آن كشورها به شكل قابل توجهي كاهش يافته است كه دلیل آن را مي توان در تغييرنسبي قوانين به سود زنان و همچنين وضع قوانين حمايتي دانست.
- ريشه اصلي خشونت عدم استقلال مالي است: همه ما ميدانيم كه درصد قابل توجهي از زناني كه مورد خشونت قرار گرفته اند از كاراقتصادي و استقلال مالي هم برخوردار بوده اند.
- خشونتي كه بر زنان اعمال ميشود ريشه در مذهب دارد: اين گزاره تا حدودي درست بيان شده است ولي نميتوان آن را عامل اصلي خشونت در نظر گرفت مذاهب مختلف به دليل اينكه زمان شكل گيري و خاستگاه طبقاتيشان به لحاظ تاريخي در دوره اي بوده است كه مرد سالاري با قوت زيادي در جوامع حضور داشته و در حقيقت به نوعي در بستري كاملا ارتجاعي به وجود آمده اند داراي قوانين و اصول مردسالار و نابرابر نيز هستند ولي در اكثر نقاط دنيا مذهب به حاشيه جامعه رانده شده و عملا كاركرد گذشته را نداشته در نتيجه نميتوان آن را در تداوم خشونت بر زنان موثر دانست ولي در ايران شكل برخورد با اين موضوع تا حدی متفاوت است. در ايران بر خلاف كشورهاي ديگر به دليل اينكه سيستم حاكم به شدت مذهبي است و سعي در اشاعه مذهب در جامعه دارد و قوانين حقوقي و باورها و فرهنگ جامعه را مدام در حالتي انطباقي با مذهب قرار مي دهد مذهب را ميتوان از علل تداوم خشونت بر زنان دانست.
حال می توان تعريفي از خشونت و عواملی که در اِعمال آن موثرند ارائه داد كه تا حدودي جامعتر و از دل نقد تعاريف ذكر شده به دست آمده است. با كمي دقت در اشكال و سوژه مورد خشونت قرار گرفته ميتوان به اين نتيجه رسيد كه اصولا خشونت ريشه در نابرابري و تبعيض دارد . بر همین اساس خشونت بر زنان نیز ريشه در نابرابري و تبعيض جنسيتي دارد. در واقع مي توان خشونت را هر رفتار و يا عملكردي كه بر پايه اين فرودستي و تبعيض شكل گرفته و باعث آسيب طرف مقابل به شكلي فيزيكي، رواني و ...(8 نوع ذكر شده) باشد تعريف كرد.
در ايران با توجه به اينكه نظام سرمايه داري مذهبي در راس قدرت قرار دارد مي توان علت تداوم خشونت بر زنان در ایران را صورت بندی کرد: اگر چه نظام سرمايه داري به تنهایی خود منشا فرودستي و جنس دوم قلمداد شدن زنان نيست ولي براي ادامه حيات خود به اين فاكتور نياز دارد. به بیان دیگر انقياد زنان و وجود آپارتايد جنسي يكي از پايه هايي است كه سرمايه داري بر آن استوار است. بنابراین خشونت و تبعیض علیه زنان از ضرورتهای وجود جامعه ای طبقاتی و سیستم سرمایه داری است چرا كه از اين طريق در وهله نخست نيمي از جامعه را در خود و منفعل نگه داشته و با رواج فرهنگ و ایدئولوژی كه چنين شيوه ي حياتي را كاملا طبيعي جلوه ميدهد راه عصيان را بر آنان ميبندد و از طرفي به نيمه ديگر جامعه تصويري را مبني بر اينكه افرادي به مراتب بدبختر و ضعيفتر از آنها وجود دارند نشان ميدهد و بدین ترتیب اين مساله را نهادينه ميكند كه نسبت به نيمه ديگر در جايگاه اجتماعي بهتر و بالاتري قرار دارند بنابراين لزومي به تغير شرايط به شكلي راديكال وجود ندارد.
نقش مذهب در اين ميان تنها در چارچوب ایدئولوژی حاکم قابل ارزیابی است. کارکرد مذهب در ایجاد و تداوم شکاف و نابرابری جنسیتی را می توان چنین ارزیابی نمود:
1- با استفاده از قوانين حقوقي به شيوه اي كاملا قانوني زنان را در درجه دوم و در جايگاه فرودستي قرار دهد كه يكي از اشكال بروز اين فرودستي خشونتي است كه بر آنان اعمال ميشود.
2- با اشاعه باورهاي مذهبي كه عموما مرد سالارنیز هستند به همان دلایلی كه پیشتر ذکر شد به اين نابرابري دامن زده و با ايجاد تابوهايي در ارتباط با زنان و ارتباط دو جنس و مسائلي از اين دست افكار عمومي به ويژه زنان را براي پذيرش قوانين و تداوم اجراي آن و همچنين قبول خود در موقعيتي ضعيفتر و جايگاه اجتماعي پايينتر آماده كنند. این كاركرد مذهب یکی از عواملی است که نقش بسزايي در تدوام خشونت بر زنان داشته است . به عنوان مثال عینی عملکرد مذهب در ایران می توان به فقدان اطلاعات قابل استناد در خصوص گستره و میزان اعمال خشونت بر زنان اشاره کرد. مذهب با ايجاد تابو هايي از قبيل ناموس، غیرت و... باعث شده كه هيچ گزارش و آمار مستندي در رابطه با اعمال خشونت بر زنان ايراني وجود نداشته و به تبع آن به بهانه نبود آمار دقيق هيچ تحركي براي بهبود وضعيت زنان از سوي مقامات و مسئولين دولتي انجام نگرفته است. در واقع عدم انعكاس خشونت از سوی زنان به مثابه قربانیان خشونت باعث شده كه خشونت در جامعه به شكلي پنهان رواج بيشتري پيدا كند. مي توان پيش بيني كرد كه با ادامه اين روند و عدم رسیدگی و پرداختن به مصادیق مختلف خشونت بر زنان رواج بيشتري نیزخواهد يافت و اين در حاليست كه زنان ايراني حتي از ابتدايي ترين قوانين حمايتي محروم هستند و به موازات آن آمار پنهان قربانيان خشونت در حال طي كردن سير صعودي خود است.
قصد نگارنده در این مقاله آن بود تا به طور اجمالی به برخی از مهمترین علل بروز و تداوم خشونت بپردازد. رزا امیدوار است در شماره های آتی در سری مقالاتی که به طور انحصاری به این مقوله می پردازد به روشنتر شدن و نشان دادن ابعاد و سطوح مختلف این پدیده ی اجتماعی کمک رساند.
الف- خشونت جسمي، جنسي و رواني که در خانواده اتفاق مي افتد، از جمله کتک زدن، آزار جنسي دختربچه ها در خانه، خشونت مربوط به جهيزيه، تجاوز توسط شوهر، ختنه زنان و ديگر رسوم عملي که به زنان آسيب مي رساند، خشونت در رابطه بدون ازدواج و خشونت مربوط به استثمار زنان. ب- خشونت جسمي، جنسي و رواني که در جامعه عمومي اتفاق مي افتد، از جمله تجاوز، سوء استفاده جنسي، آزار جنسي و ارعاب در محيط کار، در مراکز آموزشي و جاهاي ديگر، قاچاق زنان و تن فروشي اجباري، پ- خشونت جسمي، جنسي و رواني، در هر جايي، که توسط دولت انجام شود يا ناديده گرفته شود.
در تعاريفي كه از طرف كارشناسان در رابطه با خشونت ارائه ميشود خشونت را به 8 نوع تقسيم بندي ميكنند كه اين خود باعث گستردگي مجموعه رفتارهايي مي شود كه خشونت آميز تلقي ميشوند و عمق فاجعه را در رابطه با مسائلي كه زنان با آن مواجه هستند نشان ميدهد، اين 8 نوع عبارتند از:زباني- رواني- فيزيكي – حقوقي – جنسي – اقتصادي – فكر – آموزش و مخاطرات.
در دو مصاحبه اي كه ارائه می شود تقريبا مي توان شاهد انواع خشونت كه بر زنان اعمال ميشود باشيم. ما در اين مصاحبه ها به سراغ زنان خانه دار و خشونت خانگي كه زنان در منزل با آن مواجه هستند نرفتيم به دليل اينكه اين نوع خشونت براي اكثر خوانندگان اين مقاله كاملا قابل درك و روشن است از آن جهت كه اکثر خوانندگان اين مقاله فارغ از جنسيتشان در مقاطعي از زندگي خود اين نوع خشونت را تجربه كرده و يا از نزديك شاهد آن بوده اند. در واقع خشونت خانگي مساله اي كاملا عجین شده با زندگي خانواده هاي ايراني است. عمق اين فاجعه گاهي در اين سطح است كه بسياري از زنان خود را مستحق چنين خشونت و برخوردي از طرف همسر و يا والدين خود مي دانند و اين نوع زندگي را شكل طبيعي و عادی زندگي مي دانند.
در ابتدا لازم است به علل وجود چنين خشونتي در محيط كار و جامعه و خانواده به ویژه در ایران بپردازیم. متخصصين علوم اجتماعي و روانشناسان علت هاي گوناگوني را براي اين پديده بيان كرده اند كه به اختصار به آنها ميپردازم:
- خشونت در ايران بيشتر ناشي از باورهاي مرد سالار است: اين حكم تا حدودي درست و مستدل بيان شده است. بله درجامعه ايران سالهاست كه باورها و فرهنگ مردسالار ريشه دارد و در تمام ابعاد زندگي افراد آن رسوخ كرده است ولي مگر نه اينكه در كشورهاي اروپايي و آمريكايي نيز چنين باورهايي وجود دارد و به نوعي حتي بازتوليد هم ميشوند ولي با مطالعه آمار و تحقيقات ارائه شده از آنها در مي يابيم كه ميزان خشونت در آن كشورها به شكل قابل توجهي كاهش يافته است كه دلیل آن را مي توان در تغييرنسبي قوانين به سود زنان و همچنين وضع قوانين حمايتي دانست.
- ريشه اصلي خشونت عدم استقلال مالي است: همه ما ميدانيم كه درصد قابل توجهي از زناني كه مورد خشونت قرار گرفته اند از كاراقتصادي و استقلال مالي هم برخوردار بوده اند.
- خشونتي كه بر زنان اعمال ميشود ريشه در مذهب دارد: اين گزاره تا حدودي درست بيان شده است ولي نميتوان آن را عامل اصلي خشونت در نظر گرفت مذاهب مختلف به دليل اينكه زمان شكل گيري و خاستگاه طبقاتيشان به لحاظ تاريخي در دوره اي بوده است كه مرد سالاري با قوت زيادي در جوامع حضور داشته و در حقيقت به نوعي در بستري كاملا ارتجاعي به وجود آمده اند داراي قوانين و اصول مردسالار و نابرابر نيز هستند ولي در اكثر نقاط دنيا مذهب به حاشيه جامعه رانده شده و عملا كاركرد گذشته را نداشته در نتيجه نميتوان آن را در تداوم خشونت بر زنان موثر دانست ولي در ايران شكل برخورد با اين موضوع تا حدی متفاوت است. در ايران بر خلاف كشورهاي ديگر به دليل اينكه سيستم حاكم به شدت مذهبي است و سعي در اشاعه مذهب در جامعه دارد و قوانين حقوقي و باورها و فرهنگ جامعه را مدام در حالتي انطباقي با مذهب قرار مي دهد مذهب را ميتوان از علل تداوم خشونت بر زنان دانست.
حال می توان تعريفي از خشونت و عواملی که در اِعمال آن موثرند ارائه داد كه تا حدودي جامعتر و از دل نقد تعاريف ذكر شده به دست آمده است. با كمي دقت در اشكال و سوژه مورد خشونت قرار گرفته ميتوان به اين نتيجه رسيد كه اصولا خشونت ريشه در نابرابري و تبعيض دارد . بر همین اساس خشونت بر زنان نیز ريشه در نابرابري و تبعيض جنسيتي دارد. در واقع مي توان خشونت را هر رفتار و يا عملكردي كه بر پايه اين فرودستي و تبعيض شكل گرفته و باعث آسيب طرف مقابل به شكلي فيزيكي، رواني و ...(8 نوع ذكر شده) باشد تعريف كرد.
در ايران با توجه به اينكه نظام سرمايه داري مذهبي در راس قدرت قرار دارد مي توان علت تداوم خشونت بر زنان در ایران را صورت بندی کرد: اگر چه نظام سرمايه داري به تنهایی خود منشا فرودستي و جنس دوم قلمداد شدن زنان نيست ولي براي ادامه حيات خود به اين فاكتور نياز دارد. به بیان دیگر انقياد زنان و وجود آپارتايد جنسي يكي از پايه هايي است كه سرمايه داري بر آن استوار است. بنابراین خشونت و تبعیض علیه زنان از ضرورتهای وجود جامعه ای طبقاتی و سیستم سرمایه داری است چرا كه از اين طريق در وهله نخست نيمي از جامعه را در خود و منفعل نگه داشته و با رواج فرهنگ و ایدئولوژی كه چنين شيوه ي حياتي را كاملا طبيعي جلوه ميدهد راه عصيان را بر آنان ميبندد و از طرفي به نيمه ديگر جامعه تصويري را مبني بر اينكه افرادي به مراتب بدبختر و ضعيفتر از آنها وجود دارند نشان ميدهد و بدین ترتیب اين مساله را نهادينه ميكند كه نسبت به نيمه ديگر در جايگاه اجتماعي بهتر و بالاتري قرار دارند بنابراين لزومي به تغير شرايط به شكلي راديكال وجود ندارد.
نقش مذهب در اين ميان تنها در چارچوب ایدئولوژی حاکم قابل ارزیابی است. کارکرد مذهب در ایجاد و تداوم شکاف و نابرابری جنسیتی را می توان چنین ارزیابی نمود:
1- با استفاده از قوانين حقوقي به شيوه اي كاملا قانوني زنان را در درجه دوم و در جايگاه فرودستي قرار دهد كه يكي از اشكال بروز اين فرودستي خشونتي است كه بر آنان اعمال ميشود.
2- با اشاعه باورهاي مذهبي كه عموما مرد سالارنیز هستند به همان دلایلی كه پیشتر ذکر شد به اين نابرابري دامن زده و با ايجاد تابوهايي در ارتباط با زنان و ارتباط دو جنس و مسائلي از اين دست افكار عمومي به ويژه زنان را براي پذيرش قوانين و تداوم اجراي آن و همچنين قبول خود در موقعيتي ضعيفتر و جايگاه اجتماعي پايينتر آماده كنند. این كاركرد مذهب یکی از عواملی است که نقش بسزايي در تدوام خشونت بر زنان داشته است . به عنوان مثال عینی عملکرد مذهب در ایران می توان به فقدان اطلاعات قابل استناد در خصوص گستره و میزان اعمال خشونت بر زنان اشاره کرد. مذهب با ايجاد تابو هايي از قبيل ناموس، غیرت و... باعث شده كه هيچ گزارش و آمار مستندي در رابطه با اعمال خشونت بر زنان ايراني وجود نداشته و به تبع آن به بهانه نبود آمار دقيق هيچ تحركي براي بهبود وضعيت زنان از سوي مقامات و مسئولين دولتي انجام نگرفته است. در واقع عدم انعكاس خشونت از سوی زنان به مثابه قربانیان خشونت باعث شده كه خشونت در جامعه به شكلي پنهان رواج بيشتري پيدا كند. مي توان پيش بيني كرد كه با ادامه اين روند و عدم رسیدگی و پرداختن به مصادیق مختلف خشونت بر زنان رواج بيشتري نیزخواهد يافت و اين در حاليست كه زنان ايراني حتي از ابتدايي ترين قوانين حمايتي محروم هستند و به موازات آن آمار پنهان قربانيان خشونت در حال طي كردن سير صعودي خود است.
قصد نگارنده در این مقاله آن بود تا به طور اجمالی به برخی از مهمترین علل بروز و تداوم خشونت بپردازد. رزا امیدوار است در شماره های آتی در سری مقالاتی که به طور انحصاری به این مقوله می پردازد به روشنتر شدن و نشان دادن ابعاد و سطوح مختلف این پدیده ی اجتماعی کمک رساند.
مصاحبه اول
اين مصاحبه با 5 نفر از كارگران كارخانه اي در جنوب تهران كه در زمينه توليد لوازم آشپزخانه (ظروف چيني، شيشه هاي حبوبات و ادويه) فعاليت مي كند انجام شده است، به گفته اين افراد، كارگران در اين كارخانه از شرايط كاري بهتري نسبت به كارخانه هاي ديگر (با توجه به سابقه كاري خودشان در جاهاي ديگر) برخوردارند. در اين مصاحبه سعي شده است كاملا بيطرفانه به مسائل زنان كارگر از زبان خودشان پرداخته شود. لازم است كه قبل ازشروع بحث كمي راجع به فضاي انساني كارخانه توضيح دهم: اين كارخانه 120 نفر كارگر و پرسنل دارد كه نيمي از آنها مرد و نيمي ديگر زن هستند كه رنج سني خانم ها 18 تا 24 سال است در اين مصاحبه از تمام اين سنين تقریبا يك نفر حضور دارد، لازم به ذكر است كه كار اين كارخانه به دليل سر و كار داشتن با مواد شيميايي، كوره و موادي از قبيل شيشه و چيني كار خطرناك و طاقت فرسايي است.
رزا: آيا حقوق دريافتي از كارخانه مطابق با پايه حقوق تصويب شده وزارت كار در سال جاري است؟
· كارگر:اين كارخانه حدود يكسال است كه تاسيس شده است در ابتدا تقريبا همه ي كارگران با شرايط وزارت كار استخدام شدند ولي بعد كه نيروي انساني تكميل شد افرادي كه استخدام مي شوند بايد 3 ماه با حقوق صدو پنجاه هزار تومان، سه ماه دوم با حقوق صد و هشتاد تومان و بعد از اين 6 ماه اگر كارفرما از كار آنها راضي بود حقوق وزارت كار را دريافت مي كنند در غير اينصورت اخراج.
رزا: وضعيت بيمه كارگران به چه شكلي است و آيا تفاوتي بين كارگران زن و مرد در اين مورد وجود دارد يا خير؟
· كارگر: ببينيد بيمه ما به اين شكل است كه هر يكسالي كه ما كار مي كنيم سه ماه بيمه براي ما رد مي شود، يعني انگار كه ما سه ماه كار كرده ايم. در مورد بيمه و دستمزد تقريبا تفاوتي بين ما و آقايان وجود ندارد.
رزا: وضعيت ايمني در محل كار (هنگام كار) درچه سطحي است؟
· چون ما با شيشه و چيني و كوره و دستگاه هاي مختلف سر و كار داريم اتفاقاتي مي افتد كه در طي آن ممكن است كسي آسيب ببيند، در صورت رخ دادن همچين حوادثي فرد حادثه ديده خودش به بيمارستان و درمانگاه مراجعه ميكند و هزينه درمانش از بيمه اش كسر ميشود.
رزا: آیا در کارخانه احساس امنیت میکنید، آیا مسائلی از قبیل آزار جنسی و تعرض شما را در آنجا تهدید میکند؟
· نه ما تا به حال با چنین مسائل و مشکلاتی آنجا برخورد نداشتیم.
رزا: رفتار مسئولين و كارفرما و ساير افرادي كه در كارخانه بالادست شما قرار مي گيرند چگونه است؟
· خب ببينيد ما در كارخانه در گروه هاي چند نفري كار مي كنيم كه هر گروه يك سرپرست دارد، رفتار سرپرستها با هم متفاوت است بعضي خوب و احترام آميز برخورد مي كنند و بعضي خيلي تند و توهين آميز در واقع در كارخانه هيچ استانداردي براي برخورد با كارگر وجود ندارد.
رزا:اگر اشتباهي در كار پيش بيايد چه برخوردي با شما ميشود؟
· ما جريمه ميشويم به اخراج هاي سه روزه، يك هفته اي و يا اخراج به طور كلي از كار.حتي فرصت توضيح هم به ما نميدهند، اصلا به حرفهاي ما گوش نميدهند تا دهنت را باز مي كني اخراج مي شوي.
رزا: تا به حال به برخورد سرپرست ها و يا همين جريمه هايي كه مي شويد اعتراض كرده ايد؟
· اعتراض هم مساوي اخراج است، ما اعتراض نميكنيم چون نمي خواهيم كارمان را از دست بدهيم.
رزا: اگر در محل كار مسئله اي بين شما و كارفرمايتان و يا يكي از همين مواردي كه گفتيد پيش بيايد به كدام مرجع دولتي براي رسيدگي رجوع ميكنيد؟
· فقط خدا (با خنده و تمسخر). جايي وجود ندارد، هر كدام از ما كه تا به حال به وزارت كار يا بيمه مراجعه كرده است هيچ جوابي نگرفته است خود من با کارفرمای قبليم مشكل داشتم رفتم وازارت كار پرونده ام را فرستادند دادگاه ، بعد از يك سال دادگاه يك حكم مبني بر اينكه كارفرما فلان مبلغ بابت حق و حقوقم به من بدهكاراست و بايد پرداخت بشود دادند اما بعد هيچ كاري نكردند يعني اصلا پيگيري نكردند كه اين مبلغ از طرف كار فرما پرداخت شد يا نه اگر دوباره بخواهم پيگير كارم باشم بايد يكسال ديگر وقت بگذارم ترجيح ميدهم قيدش را بزنم.
رزا: حالا ميخواهم چند سوال خارج از كار بپرسم اگر مايل بوديد جواب بدهيد. بعد از كار در كارخانه آيا فشار كار خانگي هم روي شما هست؟
· نه همه ما ولي خب خيلي از بچه ها هستند كه بعد از كاربايد توي خانه هم به كارهاي منزل رسيدگي كنند.
رزا: ظاهرا هيچ كدام از شما تحصيلات آكادميك ندارد چرا ادامه تحصيل نداديد؟
· - دانشگاه قبول شدن خيلي سخته
- دوست داشتيم كار كنيم تا بتونيم استقلال مالي داشته باشيم
- دوست داشتم لوازمي كه دوست دارم را بخرم
- پدر من مخالف دانشگاه بود، هميشه ميگفت دانشگاه چشم و گوش دختر را باز ميكند.
رزا: سوال آخر: به نظر شما علت فشاري كه در محيط كا روي شما وجود دارد چيست؟
· اين فشار هست چون آنها مي دانند كه خانمها به خاطر نيازشان به كار هر شرايطي را تحمل مي كنند و اگر يک خانم اخراج بشود نفر بعدي به سرعت جاي او را ميگيرد ولي در مورد آقايان اينطور نيست.
مصاحبه دوم
اين مصاحبه با خانمي 26 ساله، مجرد و فارغ التحصيل رشته مديريت صنعتي از دانشگاه انجام شده است كه به عنوان يك حسابدار در يك شركت خصوصي مشغول به كار بوده است وي تمامي تجربيات خود را از شرايط و وضعيت وخيم محيط كارش باز گو مي كند ايشان در محيط كار بسيار آسيب ديده اند و حرفهاي بسياري در هنگام مصاحبه رد و بدل شد كه گستردگي و عمق آسيب ديدگي ايشان را شفاف ترمي كرد ولي به دليل محدوديت، ما در اينجا به نكات كليدي در گفتگوي ايشان اشاره كرده ايم.
رزا: چند ماه در جستجوي كار بوديد؟
· من بعد از فارغ التحصيلي در حدود هشت ماه به طور مداوم دنبال كار ميگشتم تا بالاخره در اين شركت مشغول به كار شدم.
رزا: شرايط استخدام به چه شكل بود؟
· براي آقايان شرايط خاصي وجود نداشت غير از ارائه چند چك تضمين ولي براي خانمها فاكتور سن را هم اضافه كرده بودند. در واقع خانم هاي كم سن و سال را استخدام ميكردند كه بعد ها فهميدم بيشتر به اين دليل بود كه هم به لحاظ كاري و هم به لحاظ شخصي بتوانند راحت ترسوء استفاده كنند.
رزا: لطفا كمي راجع به محيط كار و شرايط كار و تمايزي كه بين كارمندان خانم و آقا (اگر تفاوتي وجود داشت) در محل كار وجود داشت براي ما توضيح دهيد.
· ما آنجا تقريبا از ساعت 8 صبح تا 6 يا 7 بعد از ظهر كار ميكرديم در واقع اضافه كاري اجباري بدون دستمزد داشتيم من در مدتي كه آنجا بودم حداكثر حقوقي كه دريافت كردم 180 هزار تومان بود. آنجا تفاوت زيادي بين خانم ها و آقايان قائل مي شدند موارد زيادي بود كه ما هر روزشاهد انها بودیم. یک نمونه بارزش اين بود كه فشار كاري كه ما داشتيم دو برابر فشاري بود كه آقايان داشتند و مهارت و تحصيلات مردها در كار حتي نيمي از مهارت ما هم نميشد با اين حال حقوق دريافتي آنها حداقل دو برابر حقوق دريافتي ما بود يا نمونه ديگري كه مي توانم بگويم اين بود كه زمان صرف نهار خانم ها مجبود بودند به نوبت در آشپز خانه(فضاي آنجا گنجايش 1 نفر را داشت) نهار خود را بخورند در حاليكه آقايان سر ميزهاي خود و با آسايس مي توانستند نهار بخورند علت اين رفتار اين بود كه به نظرشان خوب نبود كه آقايان شاهد غذا خوردن خانم ها باشند عقايد قرون وسطا هم انقدر عقب مانده نيست!!!
رزا: آيا شما در محيط كار احساس امنيت مي كرديد؟
· نه اصلا روزهاي اول من ميديدم كه رفتار مدير عامل با اكثر خانم ها خيلي خوب بود و خب اين من را خيلي خوشحال كرد چون فكر ميكردم محيط كارم محيطی دوستانه و سالم است ولي بعد از چند وقت كه متوجه اشاره ها و رفتارهاي كنايه آميز مدير شدم فهميدم در واقع با كارمنداني خيلي خوب و صميمي است كه به تمايلات كثيفش پاسخ مثبت دادند.
رزا: آيا با صراحت خواسته اي را مبني بر ارتباطی فراتر از ارتباط كاري با شما مطرح كرد؟
· در جواب سوال قبلتان اشاره كردم كه اوايل به صورت كنايه و اشاره بود ولي بعد با وقاحت پيشنهادات كثيفش را مطرح ميكرد و هر بار كه من مقاومت ميكردم و جواب رد ميدادم شرايط كاريم سختر و سختر ميشد به بهانه هاي مختلف مرا جريمه ميكرد و هربار جريمه معادل 10 هزار تومان كسري از حقوق بود .
رزا: توصيفاتي كه شما كرديد گویای این است که قطعا تحمل چنين شرايط خيلي بايد سخت و طاقت فرسا باشد چرا از كار استعفا نداديد ؟
· ببينيد انگيزه ي اصلي من از سر كار رفتن استقلال مالي نبود البته اين موضوع دخيل بود ولي نه خيلي زياد عاملي كه مرا تحت فشار قرار داد تا به دنبال كسب درآمد باشم مشكلات مالي بود كه خانواده ام را تحت فشار قرار داده بود و پدر وبرادرم قادر نبود با آن روبرو بشوند پس به اين كار احتياج داشتم و مي دانستم كه اگر از كار خارج شوم چندين ماه بايد دنبال كار بگردم تا در جاي ديگري استخدام بشوم كه اين خود بار فشار مالي را مضاعف ميكرد.
رزا: شما گفتيد كه خانم هاي ديگري هم آنجا كار ميكردند كه به خاطر ارتباطي كه با مدير داشتند وضعيت بهتري داشتند به نظر شما اين خانم ها خود خواسته و با رضايت اين ارتباط را پذيرفته بودند؟
· با توجه به رابطه اي كه من با آنها داشتم در ظاهر شايد ارتباط آنها با رضايت صورت گرفته بود ولي كاملا ميشد فهميد كه آنها هم به نوعي به خاطر نياز به كاري كه داشتند تن به اين رابطه داده بودند و خب مدير هم بهترين استفاده رو از وضعيت موجود ميكرد من فكر نميكنم هيچ زني با كمال رضايت و خود خواسته به چنين رابطه اي كه در آن تحقير و توهين به بدترين شكل ممكن وجود دارد و در واقع نوعي تن فروشي به حساب مي آيد وارد شود.
رزا: چه اتفاقي افتاد كه از كار خارج شديد؟
· من اخراج شدم، اين اواخر رفتارهاي تحقير آميز به حدي شده بود كه من مجبور شدم واكنش نشان بدهم و همين منجر به اخراج من شد.
رزا: اگر بخواهيد از كارفرما و مدير عامل كه به اين شدت شما را در مدتي كه مشغول به كار بودبد آزار دادند شکایت بکنید كجا مراجعه ميكنيد؟
· جايي وجود نداردهر جا كه مراجعه كني آنقدر سر ميدوانندت تا خودت بالاخره منصرف شوي و قيد شكايت را بزني و يا در نهايت آخرين جواب رو به تو ميدهند كه : اگر انقدر اذيت ميشي سر كار نرو خانم!!!
اين مصاحبه با 5 نفر از كارگران كارخانه اي در جنوب تهران كه در زمينه توليد لوازم آشپزخانه (ظروف چيني، شيشه هاي حبوبات و ادويه) فعاليت مي كند انجام شده است، به گفته اين افراد، كارگران در اين كارخانه از شرايط كاري بهتري نسبت به كارخانه هاي ديگر (با توجه به سابقه كاري خودشان در جاهاي ديگر) برخوردارند. در اين مصاحبه سعي شده است كاملا بيطرفانه به مسائل زنان كارگر از زبان خودشان پرداخته شود. لازم است كه قبل ازشروع بحث كمي راجع به فضاي انساني كارخانه توضيح دهم: اين كارخانه 120 نفر كارگر و پرسنل دارد كه نيمي از آنها مرد و نيمي ديگر زن هستند كه رنج سني خانم ها 18 تا 24 سال است در اين مصاحبه از تمام اين سنين تقریبا يك نفر حضور دارد، لازم به ذكر است كه كار اين كارخانه به دليل سر و كار داشتن با مواد شيميايي، كوره و موادي از قبيل شيشه و چيني كار خطرناك و طاقت فرسايي است.
رزا: آيا حقوق دريافتي از كارخانه مطابق با پايه حقوق تصويب شده وزارت كار در سال جاري است؟
· كارگر:اين كارخانه حدود يكسال است كه تاسيس شده است در ابتدا تقريبا همه ي كارگران با شرايط وزارت كار استخدام شدند ولي بعد كه نيروي انساني تكميل شد افرادي كه استخدام مي شوند بايد 3 ماه با حقوق صدو پنجاه هزار تومان، سه ماه دوم با حقوق صد و هشتاد تومان و بعد از اين 6 ماه اگر كارفرما از كار آنها راضي بود حقوق وزارت كار را دريافت مي كنند در غير اينصورت اخراج.
رزا: وضعيت بيمه كارگران به چه شكلي است و آيا تفاوتي بين كارگران زن و مرد در اين مورد وجود دارد يا خير؟
· كارگر: ببينيد بيمه ما به اين شكل است كه هر يكسالي كه ما كار مي كنيم سه ماه بيمه براي ما رد مي شود، يعني انگار كه ما سه ماه كار كرده ايم. در مورد بيمه و دستمزد تقريبا تفاوتي بين ما و آقايان وجود ندارد.
رزا: وضعيت ايمني در محل كار (هنگام كار) درچه سطحي است؟
· چون ما با شيشه و چيني و كوره و دستگاه هاي مختلف سر و كار داريم اتفاقاتي مي افتد كه در طي آن ممكن است كسي آسيب ببيند، در صورت رخ دادن همچين حوادثي فرد حادثه ديده خودش به بيمارستان و درمانگاه مراجعه ميكند و هزينه درمانش از بيمه اش كسر ميشود.
رزا: آیا در کارخانه احساس امنیت میکنید، آیا مسائلی از قبیل آزار جنسی و تعرض شما را در آنجا تهدید میکند؟
· نه ما تا به حال با چنین مسائل و مشکلاتی آنجا برخورد نداشتیم.
رزا: رفتار مسئولين و كارفرما و ساير افرادي كه در كارخانه بالادست شما قرار مي گيرند چگونه است؟
· خب ببينيد ما در كارخانه در گروه هاي چند نفري كار مي كنيم كه هر گروه يك سرپرست دارد، رفتار سرپرستها با هم متفاوت است بعضي خوب و احترام آميز برخورد مي كنند و بعضي خيلي تند و توهين آميز در واقع در كارخانه هيچ استانداردي براي برخورد با كارگر وجود ندارد.
رزا:اگر اشتباهي در كار پيش بيايد چه برخوردي با شما ميشود؟
· ما جريمه ميشويم به اخراج هاي سه روزه، يك هفته اي و يا اخراج به طور كلي از كار.حتي فرصت توضيح هم به ما نميدهند، اصلا به حرفهاي ما گوش نميدهند تا دهنت را باز مي كني اخراج مي شوي.
رزا: تا به حال به برخورد سرپرست ها و يا همين جريمه هايي كه مي شويد اعتراض كرده ايد؟
· اعتراض هم مساوي اخراج است، ما اعتراض نميكنيم چون نمي خواهيم كارمان را از دست بدهيم.
رزا: اگر در محل كار مسئله اي بين شما و كارفرمايتان و يا يكي از همين مواردي كه گفتيد پيش بيايد به كدام مرجع دولتي براي رسيدگي رجوع ميكنيد؟
· فقط خدا (با خنده و تمسخر). جايي وجود ندارد، هر كدام از ما كه تا به حال به وزارت كار يا بيمه مراجعه كرده است هيچ جوابي نگرفته است خود من با کارفرمای قبليم مشكل داشتم رفتم وازارت كار پرونده ام را فرستادند دادگاه ، بعد از يك سال دادگاه يك حكم مبني بر اينكه كارفرما فلان مبلغ بابت حق و حقوقم به من بدهكاراست و بايد پرداخت بشود دادند اما بعد هيچ كاري نكردند يعني اصلا پيگيري نكردند كه اين مبلغ از طرف كار فرما پرداخت شد يا نه اگر دوباره بخواهم پيگير كارم باشم بايد يكسال ديگر وقت بگذارم ترجيح ميدهم قيدش را بزنم.
رزا: حالا ميخواهم چند سوال خارج از كار بپرسم اگر مايل بوديد جواب بدهيد. بعد از كار در كارخانه آيا فشار كار خانگي هم روي شما هست؟
· نه همه ما ولي خب خيلي از بچه ها هستند كه بعد از كاربايد توي خانه هم به كارهاي منزل رسيدگي كنند.
رزا: ظاهرا هيچ كدام از شما تحصيلات آكادميك ندارد چرا ادامه تحصيل نداديد؟
· - دانشگاه قبول شدن خيلي سخته
- دوست داشتيم كار كنيم تا بتونيم استقلال مالي داشته باشيم
- دوست داشتم لوازمي كه دوست دارم را بخرم
- پدر من مخالف دانشگاه بود، هميشه ميگفت دانشگاه چشم و گوش دختر را باز ميكند.
رزا: سوال آخر: به نظر شما علت فشاري كه در محيط كا روي شما وجود دارد چيست؟
· اين فشار هست چون آنها مي دانند كه خانمها به خاطر نيازشان به كار هر شرايطي را تحمل مي كنند و اگر يک خانم اخراج بشود نفر بعدي به سرعت جاي او را ميگيرد ولي در مورد آقايان اينطور نيست.
مصاحبه دوم
اين مصاحبه با خانمي 26 ساله، مجرد و فارغ التحصيل رشته مديريت صنعتي از دانشگاه انجام شده است كه به عنوان يك حسابدار در يك شركت خصوصي مشغول به كار بوده است وي تمامي تجربيات خود را از شرايط و وضعيت وخيم محيط كارش باز گو مي كند ايشان در محيط كار بسيار آسيب ديده اند و حرفهاي بسياري در هنگام مصاحبه رد و بدل شد كه گستردگي و عمق آسيب ديدگي ايشان را شفاف ترمي كرد ولي به دليل محدوديت، ما در اينجا به نكات كليدي در گفتگوي ايشان اشاره كرده ايم.
رزا: چند ماه در جستجوي كار بوديد؟
· من بعد از فارغ التحصيلي در حدود هشت ماه به طور مداوم دنبال كار ميگشتم تا بالاخره در اين شركت مشغول به كار شدم.
رزا: شرايط استخدام به چه شكل بود؟
· براي آقايان شرايط خاصي وجود نداشت غير از ارائه چند چك تضمين ولي براي خانمها فاكتور سن را هم اضافه كرده بودند. در واقع خانم هاي كم سن و سال را استخدام ميكردند كه بعد ها فهميدم بيشتر به اين دليل بود كه هم به لحاظ كاري و هم به لحاظ شخصي بتوانند راحت ترسوء استفاده كنند.
رزا: لطفا كمي راجع به محيط كار و شرايط كار و تمايزي كه بين كارمندان خانم و آقا (اگر تفاوتي وجود داشت) در محل كار وجود داشت براي ما توضيح دهيد.
· ما آنجا تقريبا از ساعت 8 صبح تا 6 يا 7 بعد از ظهر كار ميكرديم در واقع اضافه كاري اجباري بدون دستمزد داشتيم من در مدتي كه آنجا بودم حداكثر حقوقي كه دريافت كردم 180 هزار تومان بود. آنجا تفاوت زيادي بين خانم ها و آقايان قائل مي شدند موارد زيادي بود كه ما هر روزشاهد انها بودیم. یک نمونه بارزش اين بود كه فشار كاري كه ما داشتيم دو برابر فشاري بود كه آقايان داشتند و مهارت و تحصيلات مردها در كار حتي نيمي از مهارت ما هم نميشد با اين حال حقوق دريافتي آنها حداقل دو برابر حقوق دريافتي ما بود يا نمونه ديگري كه مي توانم بگويم اين بود كه زمان صرف نهار خانم ها مجبود بودند به نوبت در آشپز خانه(فضاي آنجا گنجايش 1 نفر را داشت) نهار خود را بخورند در حاليكه آقايان سر ميزهاي خود و با آسايس مي توانستند نهار بخورند علت اين رفتار اين بود كه به نظرشان خوب نبود كه آقايان شاهد غذا خوردن خانم ها باشند عقايد قرون وسطا هم انقدر عقب مانده نيست!!!
رزا: آيا شما در محيط كار احساس امنيت مي كرديد؟
· نه اصلا روزهاي اول من ميديدم كه رفتار مدير عامل با اكثر خانم ها خيلي خوب بود و خب اين من را خيلي خوشحال كرد چون فكر ميكردم محيط كارم محيطی دوستانه و سالم است ولي بعد از چند وقت كه متوجه اشاره ها و رفتارهاي كنايه آميز مدير شدم فهميدم در واقع با كارمنداني خيلي خوب و صميمي است كه به تمايلات كثيفش پاسخ مثبت دادند.
رزا: آيا با صراحت خواسته اي را مبني بر ارتباطی فراتر از ارتباط كاري با شما مطرح كرد؟
· در جواب سوال قبلتان اشاره كردم كه اوايل به صورت كنايه و اشاره بود ولي بعد با وقاحت پيشنهادات كثيفش را مطرح ميكرد و هر بار كه من مقاومت ميكردم و جواب رد ميدادم شرايط كاريم سختر و سختر ميشد به بهانه هاي مختلف مرا جريمه ميكرد و هربار جريمه معادل 10 هزار تومان كسري از حقوق بود .
رزا: توصيفاتي كه شما كرديد گویای این است که قطعا تحمل چنين شرايط خيلي بايد سخت و طاقت فرسا باشد چرا از كار استعفا نداديد ؟
· ببينيد انگيزه ي اصلي من از سر كار رفتن استقلال مالي نبود البته اين موضوع دخيل بود ولي نه خيلي زياد عاملي كه مرا تحت فشار قرار داد تا به دنبال كسب درآمد باشم مشكلات مالي بود كه خانواده ام را تحت فشار قرار داده بود و پدر وبرادرم قادر نبود با آن روبرو بشوند پس به اين كار احتياج داشتم و مي دانستم كه اگر از كار خارج شوم چندين ماه بايد دنبال كار بگردم تا در جاي ديگري استخدام بشوم كه اين خود بار فشار مالي را مضاعف ميكرد.
رزا: شما گفتيد كه خانم هاي ديگري هم آنجا كار ميكردند كه به خاطر ارتباطي كه با مدير داشتند وضعيت بهتري داشتند به نظر شما اين خانم ها خود خواسته و با رضايت اين ارتباط را پذيرفته بودند؟
· با توجه به رابطه اي كه من با آنها داشتم در ظاهر شايد ارتباط آنها با رضايت صورت گرفته بود ولي كاملا ميشد فهميد كه آنها هم به نوعي به خاطر نياز به كاري كه داشتند تن به اين رابطه داده بودند و خب مدير هم بهترين استفاده رو از وضعيت موجود ميكرد من فكر نميكنم هيچ زني با كمال رضايت و خود خواسته به چنين رابطه اي كه در آن تحقير و توهين به بدترين شكل ممكن وجود دارد و در واقع نوعي تن فروشي به حساب مي آيد وارد شود.
رزا: چه اتفاقي افتاد كه از كار خارج شديد؟
· من اخراج شدم، اين اواخر رفتارهاي تحقير آميز به حدي شده بود كه من مجبور شدم واكنش نشان بدهم و همين منجر به اخراج من شد.
رزا: اگر بخواهيد از كارفرما و مدير عامل كه به اين شدت شما را در مدتي كه مشغول به كار بودبد آزار دادند شکایت بکنید كجا مراجعه ميكنيد؟
· جايي وجود نداردهر جا كه مراجعه كني آنقدر سر ميدوانندت تا خودت بالاخره منصرف شوي و قيد شكايت را بزني و يا در نهايت آخرين جواب رو به تو ميدهند كه : اگر انقدر اذيت ميشي سر كار نرو خانم!!!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر